همه چی آرومه
خیلی هم آرومه
خیلی روزای قشنگی دارم
یه مسافرت کیش رو پشت سر گذاشتم با رفقا و قراره بیستم بریم مشهد با خانواده
یه خبرایی هم هست که بعدا صداش در میاد
خلاصه همه چی آروم و قشنگه
کاش بتونم تند تند آپ کنم!!!
درسته همه اینا رو گفتم اما خداییش اصلا برام مهم نیست
الان هم میخوام با نازی و عاطی و دشمنت الناز بریم پاتوق
خیلی هم خوشم
امروز و توی همین لحظه دوباره متولد شدم....تولدم مبارک
راستی رفتنت برام خوش یمن بوده
بابا میخاد پرایدم رو با 206 خودش چنج کنه....واس خودش تندر 90 بخره
منفجر شدی بدبخت؟!
بسوووووووووووووووووووووز
شب هم عروسی میام تا تو بترکی...فکر نکن از اون دختراشم که نیام چون تو اونجا هستی و ...
میام با شادی و خوشی تا تو بترکی......مطمئنم امشب میترکی بدبخت ههه...با 206 میام بوق بوق بازی ههه
بسووووووووووووووووووووووز
بای بای
راسی سلام خوانندگان بیکار وبلاگ آمیتیس
من یه بلاگفا داشتم که دیگه دوسش ندارم
خیل کثیری از دوسیا گفتن میخای وبلاگ داشته باشی برو پارسی
اومدم ببینم چی هس حالا
من نظر میخااااااااااااااااااااام.........منتظرما
دوستتون دارم..............دخملا بوس بوس
پسرا برن بمیرن ههه...نههههههههه نظر بذارید جون عمتون
بای بای تا های
دیگر دوستش ندارم او را که باور ندارد !
دیگر دوستش ندارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم
و لحظات سرد زندگی را با گرما ی عشق او می گذرانم !
دیگر دوستش ندارم او را که میدانم هیچ گاه به او نخواهم رسید
و هیچ گاه نمیتوانم دستانش را بفشارم !
دیگر دوستش ندارم همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد !
دیگر دوستش ندارم او را که دیگر برایم یکی نیست او برایم یک دنیاست !
دیگر دوستش ندارم که می دانم دگر مال من نیست
دیگر دوستش ندارم او را که زمانی که مست در آغوشی غریبه گرم لذت بود
من در آسمان رویا در آغوشش آرام می گرفتم
دیگر دوستش ندارم او را که همیشه به دروغ می گفت دوستم دارد ولی غرق بوسیدن رقیب بود
دیگر دوستش ندارم او را کههرگز باور نکرد عشق مرا ,
کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !
دگر تا ابد دوستش ندارم کسی را که هیچ گاه درد دلم را نفهمید
و ندانست که او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است !
دیگر عاشقانه دوستش ندارم کسی که نگاه عاشقانه ی مرا ندید
و لحظه ای که به او لبخند میزدم نگاه او به سوی دیگر بود !
آری ! یکی را از ته دل دگر نه صادقانه و عاشقانه دوست ندارم
کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد
که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم !
او را که برای من بهترین است از بی وفایی هایش که بگذرم برای من عزیز ترین است !
او که هرگز این دوست داشتن را باور نکرد
او که با همین قلب شکسته ام با تمام احساساتم بی بهانه دوستش داشتم
کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست اما هنوز در این قلب شکسته ام جا دارد !
آری دگر دوستش ندارم
دگر او راکه حتی مرا کمتر از هر کس نیز دوست نمیدارد دوست ندارم
با اینکه این دوست نداشتن ها همه دیوانگیست اما
من دیوانه دگر او را دوست ندارم
داره دل میکنه میره بهم میگه پشیمونه
خدایا عاشقم کردو حالا از بودنم سیره
دل بی رحم اون حالا یه جای دیگه ای گیره
خودش با من نمی مونه میگه قسمت ما اینه
میذاره گردن تقدیر گناهش رو نمی بینه
چه سال نحسیه امسال چه روزای بدی دارم
تو تعبیر کدوم خوابی؟؟؟کدوم کابوس بی پایان؟؟
چقدر دل می بری ساده ؟؟چقدردل میکنی آسون؟؟
کدوم مهمون ناخونده منو از قلب تو رونده؟؟
نگاهت رو کی ازم دزدید؟؟دل من را کی سوزونده؟؟
خودش بامن نمی مونه میگه قسمت مااینه
خدایا عاشقم کردو کنار من نمی مونه...
امروز نمی خواهم دوستت داشته باشم می خواهم عاشق نباشم
میخواهم بهانه باشم میخواهم نگاه باشم دوست دارم طعمه باشم یا که عریان
میخواهم لمس شوم میخواهم فریاد شوم میخواهم عمق پریشان نگاهت شوم
نمیدانم چه میخواهم فقط میدانم امروز میخواهم خودم نباشم
خیس باران باشم شور دریا باشم موج ساحل باشم اشک عاشق باشم
اما خودم نباشم آری خودم نباشم از خودم خسته ام
از خودم گریزان از خودم داغدارم
میخواهم برادر هیچکس ? دوست هیچکس و عشق هیچکس نباشم
میخواهم امروز نگاه باشم به دستی
میخواهم اشک باشم به چشمی
عشق باشم به قلبی روح باشم به جانی
ولی فقط عاشق نباشم
